سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

یه پسر آسمونی

اعمال محرم، اعمال شب و روز ماه محرم

پیش از اسلام عرب، جنگ در این ماه را حرام می‌دانست و ترک مخاصمه می‌کرد؛ لذا از آن زمان این ماه بدین اسم نامگذاری شد.و روز اول محرم را اول سال قمری قرار دادند. در توضیح این که چرا ماه‌های دیگر که جنگ در آنها حرام است، محرم نامیده نمی‌شود می‌توان گفت: چون ترک جنگ از این ماه شروع می‌شد به آن محرم گفتند. این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا و حماسه‌ جاودان کربلاست روز نهم محرم تاسوعای حسینی، روز محاصره‌ امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر. اعمال شب عاشورا ۱ـ چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است: چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد ...
13 آذر 1390

پیش دبستانی سپهر جون

وقت این رسیده بود که توی محیط جدید وارد بشی. پسرم آقا شده باید بره پیش دبستانی. کلی تحقیق کردم تا بالاخره" پیش دبستانی و دبستان غیر انتفاعی ره آورد"و برات انتخاب کردم.یه روز تابستون با هم رفتیم تا محیطشو ببینیم.خیلی بزرگ نیود .....کلا دوتا کلاس پیش داشت.......طبقه ی بالا هم بچه های ابتدایی بودن..........از نظم و انظباط مقررارت خانم مدیر"خانم علمدار " خیلی چیزها شنیده بودم....همه میگفتن سخت گیره.......اما با این حال وقتی رفتیم مدرسه و کلاسا رو دیدم تصمیم گرفتم همون جا ثبت نامت کنیم.........مربیت خانم .....(اسمشو فعلا یادم نیست)اومد جلو و کلی باهات صحبت کرد.........شمام با کمال ادب جوابشو دادی.........متوجه شدم مورد پسند واقع شدیم......... ...
12 آذر 1390

چند تا عکس هنری از شازده پسر

عجب قایقی داری ........اون بالا چی کار میکنی؟!!!!!!!!!مواظب باش!!!!!!!!!!!! اینجا مسابقه ی دوچرخه سواری بود.شرکت کردیم اما تو هنوز خیلی وارد نبودی........چقدر خواهشو تمنا کردم تا وسایل ایمنیتو استفاده کردی. این تولد 5سالگیه مریم جونه.....شما 3 سالت  بود..........چه مهربون عکس گرفتین!!!!!!!!!!!   قربون این ژست گرفتنت بشم.....هنوزم خوش عکسی. اینجا آبشار درروده با   پ در جون آنا جون رفتیم.اون موقع هیچکدومشون مریض نبودن..........ایکاش برمیگشتیم به همون موقع................. ...
9 آذر 1390

اولین مسافرت شمال

یه سال عید تصمیم گرفتیم تعطیلاتو بریم شمال.....با یه تور ثبت نام کردیمو ......بار و بندیلو بستیم به سمت بابلسر. تا به اون موقع من عید شمال نرفته بودم.....نمیدونستم هوا چطوره..........یه سفر کاملا بدون پ یش بینی های لازم بود............چه کنم مامانی بی تجربه بودم......... موقع سوار شدن به اتوبوس دیدم بقیه مسافرا چند تا ساک با خودشون برداشتن تعجب کردم و بابابایی به این نتیجه رسیدیم که اونا مثل ما سبک سفر نمیکنن................اما نه اشتباه بود اونا مثل ما بی تجربه نبودن.. گروه سرخوشی بودن ........از همون اول حرکت میکروفنو گرفتنو خوندنو رقصیدن..........تنها مسافری که به گروه سنی بقیه نمی خورد یه خانم و آقای مسنی بودن از نیشابور........
9 آذر 1390

همه جا سیاه پوش شد.

سیدالشهدا علیه‌السلام وقتی به کربلا می‌رفت، به سرانجام و سرنوشت ماجرا راضی بود، هر چه را که خدا مقدر کرده باشد برای خود «خیر» می‌دید و می‌فرمود: چه کشته شویم، چه پیروز گردیم، آنچه را خدا بر ایمان مقدر کرده باشد، آن را خیر می‌بینیم.» رضای عبد از خدا و رضای خدا از عبد، اوج این کمال است؛ پسند دو جانبه و رضای از هر دو سو. ...
6 آذر 1390

اگر شکم صافی می‌خواهید، بخوانید

                                            دسته بندی ها : تناسب اندام , چاقها بخوانند        ایسنا: اگر تصمیم گرفته‌اید از چربی اطراف شکم خود خلاص شوید و شکمتان را کوچک کنید کافیست به چند دستورالعمل ساده که به تازگی در کتاب جدیدی تحت عنوان «رژیم غذایی شکم صاف» ارائه شده است عمل کنید. در این کتاب که نوشته دو تن از سردبیران مجله بهداشتی و کارشناسی «پیشگیری» ا...
5 آذر 1390

در پاییز و زمستان با این ۴ ماده غذایی لاغر شوید !

  دسته بندی ها : چاقها بخوانند       به نوشته «MSN»، در این فصل ۴ نوع ماده غذایی وجود دارد که در کاهش وزن بسیار موثر است که در این مطلب به آنها اشاره می کنیم. با آغاز فصل پاییز و سردشدن هوا بدن به غذاهای بیشتری نیاز دارد. غذاهای گرم و لباس های گرم جای غذاها و نوشیدنی های خنک و لباس های تابستانی را می گیرد. به نوشته «MSN»، در این فصل ۴ نوع ماده غذایی وجود دارد که در کاهش وزن بسیار موثر است که در این مطلب به آنها اشاره می کنیم. * سیب: هر نوع سیبی که مصرف کنید سرشار از فیبر، فلاوانوئیدز و آنتی اکسیدان های مهم است و علاوه بر آن در کاهش وزن نیز موثر است. * گلابی: ا...
5 آذر 1390

پسر حافظ خون من!

بالاخره 4سال  پرمشقت لیسانس به پایان رسید.پسرکمو بابایی تو این مدت خیلی سختی کشیدین.خیلی با من همراهی کردین.ازتون ممنونم. بچه هی دوره تصمیم داشتن جشن فارغ التحصیلی بگیرن.منم که میدونی سرم درد میکنه برای اینکارا. اونروز بعد از مهد رفتی اداره ی بابایی.منم از صبح تو دانشگاه بودم دنبال کارای جشن. تو همون هاگیر واگیر نمیدونم چی شد که یهو به سرم زد تو رو آماده کنم تا تو مراسم یه غزل بخونی.به بچه ها که گفتم یکیشون عکس العمل خوبی نشون نداد.گفت نمیتونه بخونه جشن خراب میشه. اما خوب از اونجایی که مامانت تو دانشگاه ارج و قربی داشت قرار شد بیایو محفل ما رو منور کنی. زو با بابایی تماس گرفتم انو در جریان گذاشتم.نمیدونم چرا ازش خواستم غز...
2 آذر 1390

سفارشات پسری

بیشتر روزا خودم میومدم مهد دنبالت .گاهی خودم خونه بودمو از خونه میومدم گاهی هم از دانشگاه با فرم دانشگاهی میومدمو باهم میرفتیم خونه. یه روز که با مقنعه و مانتوی دانشگاه اومدم دنبالت یه نگاه بهم کردیو گفتی مامان با مقنعه نیا دنبالم. چرا تو مثل خاله نوشین ناخناتو لاک نمیزنی.؟!!!!!!!!!!!!! مامانی شاخ درآوردم.  پسر من اونقدر بزرگ شده که حالا تفاوتها رو حس میکنه و از مامانش ایراد میگیره. یخورده دلم شکست با خودم گفتم من تا زمانی که ازدواج نکرده بودم همه کارای آنا جون برام بهترین بود هیچ عیبی توش نمیدیم اما ............عیبی نداره پسر م زمونه تغییر کرده . خلاصه که اینم از فرمایشات شازده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ...
30 آبان 1390

اولین مهد کودک بسرم

یه سالی بود که اومده بودیم نیشابور.تنهایی خیلی اذیتم میکرد.ناراحت اینم بودم که نتونسته بودم درسمو ادامه بدم .به خاطر همین باباجون مهربون کمک کرد تا تونستم تو کنکور شرکت کنمو قبول شم. حالا باید میرفتم دانشگاه اما با یه بچه تو شهر غریب بدون هیچ یاوری. برای ثبت نام با خاله نسترن جون رفتم و برگشتم مشهد.اما برای شروع کلاس ها چکار کنم.کارها برعکس بود .همون موقع که به بابایی نیاز داشتم رفته بود ماموریت تهران. اینجا بود که عمه جون مهربون با دادم رسید.چون آنا جون معلم بودن و باید میرفتن مدرسه عمه جون با وجود اینکه مریم جون دوسال از خودت بزرگتر بود اما حاضر شدن تا با ما بیان خونمون.ممنون عمه جون مهربون. بگذریم از برنامه هایی که شما دو تا ...
25 آبان 1390