سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

یه پسر آسمونی

پیش دبستانی سپهر جون

1390/9/12 14:39
نویسنده : مامان نسرین
1,650 بازدید
اشتراک گذاری

وقت این رسیده بود که توی محیط جدید وارد بشی. پسرم آقا شده باید بره پیش دبستانی.

کلی تحقیق کردم تا بالاخره" پیش دبستانی و دبستان غیر انتفاعی ره آورد"و برات انتخاب کردم.یه روز تابستون با هم رفتیم تا محیطشو ببینیم.خیلی بزرگ نیود .....کلا دوتا کلاس پیش داشت.......طبقه ی بالا هم بچه های ابتدایی بودن..........از نظم و انظباط مقررارت خانم مدیر"خانم علمدار " خیلی چیزها شنیده بودم....همه میگفتن سخت گیره.......اما با این حال وقتی رفتیم مدرسه و کلاسا رو دیدم تصمیم گرفتم همون جا ثبت نامت کنیم.........مربیت خانم .....(اسمشو فعلا یادم نیست)اومد جلو و کلی باهات صحبت کرد.........شمام با کمال ادب جوابشو دادی.........متوجه شدم مورد پسند واقع شدیم.........

قرار شد یه روز قبل از اول مهر و جشن شکوفه های کلاس اولی یه جشن برای شما بگیرن........لباس فرم هم باید میخریدیم..........

خاله نوشین جون ت از برنامه ی جشن خبردار شد   گفت منم میام....طفلی این همه راهواز مشهد برای جشنت اومد.

از  روز قبل رفتمو یه گل کوچیک برات سفارش دادم تا هدیه کنی به مربیت.....

روز جشن داشتیم تو خونه با خاله جون آماده میشدیم تو هم لباس فرم پوشیده بودی و آماده بودی................منو خاله جون جلوی آئینه داشتیم صورتمونو مرتب میکردیم نفهمیدم یهو چطور رژو برداشتیو تا اومدم ازت بگیرم کشیدی به لباست ........از عصبانیت میخواستم منفجر بشم .....با هم درگیر شدیم.........خاله جون وساطت کرد.............لباستو درآوردمو با زور آب گرمو صابون چربی رژو از رو لباست

 پاک کردمو با اتو خشکش کردم و راه افتادیم.............

تو حیاط مدرسه همه ی مامانا با بچه هاشون بودن.بهتون چند تا هدیه دادن ذرت دادن تا بخورین .....بعد هم کم کم با صف مرتب رفتین تو کلاس............پسرکم اولین تو صف ایستادنو تجربه کردی........... نمیدونم چرا تو این موقعیت ها که قرار میگیرم بغض گلومو فشار میده...........ایشاالله مادری تو همین صفحه ها ماجرای جشن فارغ  التحصیلی دانشگاهتو بنویسم..........بهترین هارو برای بهترین   پسر نیا آرزو دارم.بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

هر وقت این عکسو نگاه میکنم یاد دعوامون می افتمو ناراحت میشم......... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان خورشيد
26 آذر 90 8:48
واي عزيزم انشا اله جشن فارغ التحصيلي. الهي عكس هاي دامادي.


مرسی گلم.ایشاالله عروسی خورشید گلم .