سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

یه پسر آسمونی

جریان اسم گذاری

1390/6/9 2:55
نویسنده : مامان نسرین
352 بازدید
اشتراک گذاری

منو بابایی قبل از بدنیا اومدنت درباره ی اسمای زیادی با هم مشورت کرده بودیم .اما راستشو بخوای هیچوقت به تفاهم نرسیده بودیم. البته اینم بگم چون دکتر سونوگرافی جنسیتتو بهمون نگفته بود کارمون مشکلتر بود.

وقتی به دنیا اومدی آنا جون میگفتن اسمتو بذاریم میلاد. اما من دوست نداشتم چون یه بچه همسایه داشتیم اسمش میلاد بود خیلی بچه ی شری بود.گفتم هر موقع صدات کنم یاد اون میافتم.

پدر جون میگفتن جواد. نمیدونم چرا این اسمو دوست داشتن.با پوزش از خاله نسترن (چون اسم شوشوش جواد) دوست داشتم اسم امروزی بذارم.

بابایی میگفت نیما .اما گفتم با ایمان که پسر عمه ناهید جونه اشتباه میشه.

خلاصه تنها چیزی که با هم تفاهم داشتیم تعداد حروف اسمت بود هم من و هم بابا میخواستیم اسمت کوتاه باشه.

یه چند تا اسمو گذاشتیم لای قرآنو باز کردیم سپهر در اومد.

آره پسرم تو شدی آسمون آبی و پاک زندگیمون. ز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان پریا
9 شهریور 90 3:00
...................|/
...................|_/ ....... سلام دوست عزيز ........
...................|__/
...................|___/
...................|____/
...................|_____/
...................|______/
......... _____|_______________
~~~~/____________________\~~~~
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*• ~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....

قدم نورسیده مبارک

دوست عزیز عیدتون مبارک


ممنون عزیزم.البته قدمش 14 ساله پیش نورسیده بود.
عید شمام مبارک