سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

یه پسر آسمونی

یاد باد آن روزگاران

1391/1/23 9:16
نویسنده : مامان نسرین
1,022 بازدید
اشتراک گذاری

همیشه اولین روز مهر دغدغه داشتیم.من دنبال سبد گل و بابایی در تلاش تا به قول خودش منو از این تکلفات نجات بده.اما همیشه پیروز من و پسرم.

اول مهرها روز دلگیر و در عین حال لذت بخشی بودن.دلگیر به خاطر جدایی از گل پسر و نگران از اینکه معلمت چه طور خواهد بود .دوستات چطور. وشاد و لذت بخش به خاطر بزرگ شدن پسرم.

همیشه بابایی طفلی ما رو میرسوند مدرسه و یه ساعتی از اداره مرخصی میگرفت و ما رو همراهی میکرد .و زحمت عکس و فیلمتو میکشید .اما وقتی میدید من دست بردار نیستم و به این زودی ها مدرسه رو ترک نمی کنم میرفت.

من میموندمو هیاهوی تو دوستات.

اینم یکی از اولین روزهای مهره.آماده و مهیا از زیر آیینه و قرآن ردت کردم و منتظر برای رفتن .

از این پله ها و نرده ها خاطرات زیادی داریم.یادته مامان جون ؟!!!اینجا دروازه  ی فوتبال آقا پسر بود.از همون بچگی عاشق فوتبال و گل زدن بودی.(الان که دیگه هیچی نگو .............)

همیشه میومدی جلوی پله ها وایمیستادی و میگفتی یه 5گله.یعنی 5 تا پنالتی باید بهت میزدیم .تا به عدد 4 میرسید حرفتو عوض میکردی و قانون و مقررات جدید میذاشتی و خلاصه ما رو مجبور میکردی گاهی تا 20 گلم پیش بریم وطوریکه من دیگه دست و کتفی برام نمی موند.

امون از دست تو بچه ی فوتبال دوست.الان که دیگه هیچی زندگینامه ی همه ی بازیکنا رو داری .رو دست عادل خان فردوسی پور بلند شدی.تموم درو دیوار اتاقت پر شده از عکسای بازیکنا و لباس هاشون .عاشق مسی هستی.!!!!!!!!!!!!!!!!

پسر خوش تیپ و خوش عکس من.ایشاالله همیشه سالم باشی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامانی درسا
23 فروردین 91 10:46
سلام خدا رو شکر برگشتین ... خیلی وقت بود آپ نکرده بودین ..... دلمون واستون تنگ شده بود . راستی گفتین اول مهر .... یه دفعه یادم افتاد چند سال دیگه من چه طوری از عروسکم دل بکنم ؟!


سلام عزیزم .ممنون از لطفتون.خیلی سخته .خدا همه ی بچه ها رو حفظ کنه.
مامان پارسا قند عسل
3 اردیبهشت 91 2:30
الهی.هزار ماشالله .چه گل پسر نازی.خدا حفظش کنه
.کجا بودی نسرین جونم.دلمون براتون تنگ شده بود عزیزم.[hr

ممنون عزیزم.بقدری دچار کمبود وقت شدم که از کارهای مورد علاقم عقب افتادم.
مامان نسترن
6 اردیبهشت 91 16:46
وای وای یادش بخیر سپهری گل. باورم نمی شه که حالا این قدر ماشاله آقا شدی
واسه امیر علی جونم دعا کن مثل خودت گل بشه





سلام خاله جون مرسی حتما.
مامانی درسا
22 اردیبهشت 91 12:51
فردا نه …چند ساعت بعد هم نه …چند ثانبه دیگر هم نه… …همین الان ……برای مادرت یک کاری بکن اگر زنده است دستش را اگر به آسمان رفته است …قبرش را…. اگر پیشت نیست …یادش را…. اگر قهری…چهره اش را…. اگر آشتی هستی پایش را… ببوس……. روز مادر مبارک
مامان خورشيد
31 اردیبهشت 91 7:55
واقعا چه پسر خوش تيپي داري. يه روز ميام مي دزدمش. خيلي مواظبش باش.
الهي هر اول مهر به سلامتي راهي مدرسه اش كني و بهترين خاطراتش رو از مدرسه داشته باشه.


شما لطف دارین خانمی.
زهراومامان شريفه
17 اردیبهشت 92 20:51
وب زيبايي است